- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ای قمری فتاد آخر ترا هم حلقهای بر گردن ای قمری
2 مگر سرو مرا دیدی که از جوش تپیدنها زبال و پر ترا صد پاره شد پیراهن ای قمری
3 سراپا مد آهی میشود هر سرو این گلشن به طرز من دمی گر سر کند نالیدن ای قمری
4 ترا لاف تجرد کی رسد با ما که بر گردن گریبانی هنوزت مانده از پیراهن ای قمری
5 ز یاد سرو خود جویا گلستان در بغل دارد بود کنج قفس او را فضای گلشن ای قمری