-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خون دیده باشد مایه دار، اشک غم آشامان به آب خویش گردد آسیای گوهر غلتان
2 به حال زار بیمار غم، ای تیغ ستم رحمی سرم را بیش ازین مپسند بر زانوی غمخواران
3 بهار حسن را شرط است ابر دیدهء عاشق مخند ای شاخ گل بر چشم گریان هواداران
4 اگر نبود تو را پروای مهجوران عجب نبود نمی دانی دل رسوا، نمی فهمی غم پنهان
5 حزین دور از وطن زین صعب تر دردی نمی باشد بلای الفت دونان، غم مهجوری یاران