- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خورشید جمال عالم آرا جهان پر شد ز انوار تجلی
2 جهان شیدای حسنش گشت یکسر چه حسنست و چه رویست این تعالی
3 بخود از حسن یارم جلوه کرد نقوش غیر شد زان جلوه پیدا
4 درون پرده هر ذره حسنش چو خورشید جهان تابست هویدا
5 که تا کفار ره یابند بایمان نقاب زلف از رخسار بگشا
6 بهر جا رو کند عاشق مهیاست خرابات و می و شاهد در آنجا
7 ز قید خود اسیری باش آزاد ببزم وصل مطلق بیخودی آ