1 ز اهل مدرسه و خانقاه و جمله دیار سؤالهاست مرا به طریق استفسار . . .
1 ای که از فکر تو پیوسته سرم در پیش است دل من بی لب لعل نمکینت ریش است
2 گر کنم روز و شب اندیشه وصلت چه عجب عاشق غمزده پیوسته محال اندیش است
1 ساقیا آمد به جوش از شوق لعلت جان ما خضر مایی، می بیار از چشمه حیوان ما
2 با لب لعلت به جان بستیم پیمان در ازل تا ابد پیمانه لعل تو و پیمان ما
1 خون ببار از مژه ای دیده! که دلدار برفت مونس جان و قرار دل بیمار برفت
2 گرچه باشد همه کس را دل آزرده ز درد درد من این که مرا یار دل آزار برفت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به