-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خود روم، چو پرو بال هستیم باز است که تنگنای دو عالم چه جای پرواز است؟!
2 بانتظار تو خود کرده ام، چنانکه ز راه رسیده ای و همان چشم حسرتم باز است
3 بکوی او همه شب تا بروز مینالم فغان که یار نمیپرسد این چه آواز است؟!
4 من و شکایت جور تو بیوفا، هیهات؛ ولی چه چاره کنم؟! آب دیده غماز است!