- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز وانمود پریشانی ام چو گل عار است که مشت بسته چو غنچه هزار دینار است
2 ز مرد کار مجو جز ملایمت در خشم که چین جوهر ابروی تیغ هموار است
3 خیال روی تو از بس به دیده صورت بست به رنگ عکس ز آیینه ها نمودار است
4 به محفل تو سرش در کف نیاز بود دماغ هر که به رنگ پیا له سرشار است
5 بیار باده که فصل شکست توبهٔ ماست خط سیاه تو ابر بهار رخسار است
6 مرا به بزم طلب از بلندی همت چو برگ لاله زبان سر به مهر اظهار است
7 پر است بسکه دل از گرد کلفتم جویا خیال یار در او همچو نقش دیوار است