- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز روی مهر اگر روزی ببینی یک دو شیدا را بماهم گوشه چشمی، که شیدا کرده ای ما را
2 بهر جا پا نهی آنجا نهم صد بار چشم خود چه باشد؟ آه! اگر یک باره بر چشمم نهی پا را
3 مرا گر در تمنای تو آید صد بلا بر سر ز سر بیرون نخواهم کرد هرگز این تمنا را
4 چو در بازار حسن از یک طرف پیدا شدی، ناگه خریداران یوسف برطرف کردند سودا را
5 شنیدم این که: فردا ماه من عزم سفر دارد بمیرم کاش امروزت، نبینم روی فردا را
6 هلالی را بیک دیدن غلام خویشتن کردی عجب بیناییی کردی، بنازم چشم بینا را