سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

ز مرگم گر غبار غم که در دل از سلیم تهرانی غزل 543

غزل 543 ام از 1122 غزلیات

ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد

1 ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد چو شمع کشته از لوح مزارم دود برخیزد

2 ز شوق او پس از مردن به خاک آرام می گیرم که رهرو چون ز رنج ره دمی آسود، برخیزد

3 به گلخن با همه دیوانگی، آیم به تمکینی که خاکستر به تعظیمم ز جا چون دود برخیزد

4 رسد چون چشم زخمی از جهان، غمگین نباید شد ز افتادن چه غم، گر کس تواند زود برخیزد

5 اگر از شعلهٔ جوعش تمام شهر درگیرد ز یک خانه عجب کز بیم صوفی دود برخیزد

6 سلیم افتاده کار من به مغروری که در محفل ز خواب ناز با آواز چنگ و عود برخیزد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد

شاعر شعر ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد چه کسی است ؟

شاعر شعر ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد سلیم تهرانی می باشد.

شعر ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد چیست ؟

قالب شعر ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد غزل است

مضمون اصلی شعر ز مرگم گر غبار غم که در دل بود، برخیزد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر