ز دست عقل به رنجم بیار از وحدت کرمانشاهی غزل 14

وحدت کرمانشاهی

آثار وحدت کرمانشاهی

وحدت کرمانشاهی

ز دست عقل به رنجم بیار جام شراب

1 ز دست عقل به رنجم بیار جام شراب بنای عقل مگر گردد از شراب خراب

2 برو به کوی خرابات و می‌پرستی کن که این کلید نجات است و آن طریق صواب

3 لطیفه‌های نهانی رسد به گوش دلم ز صوت بربط و آهنگ چنگ و بانگ رباب

4 به یک تجلی حسن ازل ز بحر وجود شد آشکار هزاران هزار شکل حباب

5 جهان و هرچه در او هست پیش اهل نظر نظیر خواب و خیال است عکس ظل تراب

6 عجب مدار که شب تا به صبح بیدارم عجب بود که در آید به چشم عاشق خواب

7 قرار و صبر ز عاشق مجو که نتواند به حکم عقل محال است جمع آتش و آب

8 بیا و این من و ما را تو از میان بردار که غیر این من و ما نیست در میانه حجاب

9 نبوده بی می و معشوق سال‌ها وحدت به دور لاله و گل روزگار عهد شباب

عکس نوشته
کامنت
comment