ز لب به سینه عبث نیست ترکناز از جویای تبریزی غزل 738

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

ز لب به سینه عبث نیست ترکناز نفس

1 ز لب به سینه عبث نیست ترکناز نفس بود سمندر دل صید شاهباز نفس

2 کسی که زنده به درد طلب بود، داند که نیست آب حیاتی بجز گداز نفس

3 بغیر رایحهٔ زلف عنبر آگینت قبول حضرت دل کی بود نیاز نفس

4 بغیر رایحهٔ زلف عنبرآگینت قبول حضرت دل کی بود نیاز نفس؟

5 سموم گردد اگر برخورد بر آتش دل بجاست دمبدم از سینه احتراز نفس

6 بکوش تا به مقام رضا رسی جویا زکوک تا که نیفتاده است ساز نفس

عکس نوشته
کامنت
comment