-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خنده آب بقا را به تشنه شور کند به زهر چشم، مگس را ز شهد دور کند
2 شکست کار دل من ازوست، کآینه را خدا چو چشم بد از چهره ی تو دور کند!
3 به غیر باده ی گلگون ندیده ام هرگز که جای در دل مردم کسی به زور کند!
4 می از سفال کشیدن صلاح کار من است کدوی باده گل از ساغر بلور کند
5 سلیم آنچه ز وضع تو با تو می گویم چو غیبتی ست که آیینه در حضور کند