- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز من مپرس که بر من چه حال میگذرد چو روز وصل توام در خیال میگذرد
2 جهان برابر چشمم سیاه میگردد چو در ضمیر من آن زلف و خال میگذرد
3 اگر هلاک خودم آرزوست منع مکن مرا که عمر چنین در ملال میگذرد
4 خیال مهر تو در چشم هر سهی سرویست که در حوالیش آب زلال میگذرد
5 ز بوی زلف توام روح تازه میگردد سپیدهدم که نسیم شمال میگذرد
6 من و وصال تو آن فکر و آرزو هیهات که بر دماغ چه فکر محال میگذرد
7 غلام و چاکر روی چو ماه توست عبید وزین حدیث بسی ماه و سال میگذرد