1 ز خوب و زشت تو ناآشنایم عیارش کرده ئی سود و زیان را
2 درین محفل ز من تنها تری نیست به چشم دیگری بینم جهان را
1 نه هر کس از محبت مایه دار است نه با هر کس محبت سازگار است
2 بروید لاله با داغ جگر تاب دل لعل بدخشان بی شرار است
1 من ای دانشوران در پیچ و تابم خرد را فهم این معنی محال است
2 چسان در مشت خاکی تن زند دل که دل دشت غزالان خیال است
1 مسلم اول شه مردان علی عشق را سرمایه ی ایمان علی
2 از ولای دودمانش زنده ام در جهان مثل گهر تابنده ام
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران