ز پیش از آنکه برتابی عنانت از مجد همگر غزل 10

مجد همگر

آثار مجد همگر

مجد همگر

ز پیش از آنکه برتابی عنانت

1 ز پیش از آنکه برتابی عنانت دلم همراه شد با کاروانت

2 همی سوزد در آتش از غم آن که باد سرد یابد گلستانت

3 ز بیم آنکه در ره رنج یابد مسلسل مشک و رنگین ارغوانت

4 ز گرد شاهراه آید گزندت ز تاب آفتاب آید زیانت

5 ز زین آزرده گردد کوه سیمت هم از بار کمر نازک میانت

6 مران یکران سبک چندانکه در راه شود یکران دوران زیر دورانت

7 بدارش یکزمان تا چون دل خویش بگیرم تنگ در بر یکزمانت

8 بمالم چهره بر پای و رکابت ببارم اشک بر دست و عنانت

9 بنالم با نوای رود سازت بگریم بر سرود پاسبانت

10 نشانی راست ده زان مقصد و جای به راه آورد و با دیر مغانت

11 نجیب دامغانی را چو بینی در این دو موضع و داند زبانت

12 بگوی او را ز راه مهربانی عفاالله زان دل نامهربانت

عکس نوشته
کامنت
comment