از لب لعل توام، کار به کام از سلمان ساوجی غزل 28

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

از لب لعل توام، کار به کام است، امشب

1 از لب لعل توام، کار به کام است، امشب دولتم بنده و اقبالم، غلام است، امشب

2 آسمان گو بنشان، مشعله ماه تمام که زمین را مه روی تو، تمام است، امشب

3 باده در دین من امروز، حلال است، حلال خواب، در چشم من ای بخت، حرام است، امشب

4 برو ای قافله صبح! مزن دم کانجا آفتابی است که در پرده شام است، امشب

5 شمع بین، سوخته آتش و او مرده شمع گوییا عاشق ازین هردو، کدام است امشب

6 اثر عکس لب توست، درون می‌ ناب که صفایی عجب، اندر دل جام است، امشب

7 من هوای حرم کعبه ندارم، که مرا عرفات سر کوی تو مقام است، امشب

8 حاشدت را که چو عودست بر آتش، سلمان گو همی سوز، که سودای تو خام است امشب

عکس نوشته
کامنت
comment