1 ای از تو مرا ذخیره ناکامی بس پایان غم تو بی .....
2 حاصل زهوس بازی ما دانی چیست؟ آوازه و گفت و گوی....
1 سحرگهان که دم صبح در هوا گیرد صبا چراغ گل از شمع روز واگیرد
2 بگرید ابر بهاری و غنچه از سر لطف سرشک او همه در دامن قبا گیرد
1 درد دل از حد گذشت و یار نداند دل همه غم گشت و غمگسار نداند
2 شد ز ضعیفی تنم چنان که گر او را گیری صد بار در کنار نداند
1 دل بدان دلنواز خواهم داد جان بشمع طراز خواهم داد
2 پس ازین من بدست عشق و هوس مالش حرص و از خواهم داد