از جهان هرکه چو ما خرقه از سلیم تهرانی غزل 589

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذرد

1 از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذرد چشم بر هم نهد از سرمه فروشان گذرد

2 اجل آید به سرم هردم و نومید رود چون سخن چین که به اطراف خموشان گذرد

3 چاره ی آفت ایام، تجرد نکند سیل اینجا ز سر خانه بدوشان گذرد

4 برگی از جلوه ی حسنت به چمن خالی نیست همچو یوسف که به آیینه فروشان گذرد

5 آمد از دیدن حالم به فغان عشق، سلیم چون به ویرانه رسد سیل، خروشان گذرد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر