1 از گرمی خورشید رخ روشن او رنجورتر است از دل عاشق تن او
2 یک روز که فرصت بود از دامن او چون سایه درون شوم به پیراهن او
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 زهی بزرگ عطاراد سرفراز همام تو را رسد که گذاری به فضل و رادی گام
2 تو آن جوادی کز حرص جود معروفت زبان قمقام آید به کار چون صمصام
1 شاها نظام ملک و قوام جهانیا با دولت مساعد و بخت جوانیا
2 چشم است بختیاری و در چشم نوریا جسم ست کامکاری و در جسم جانیا
1 فلک در سایه پر حواصل زمین را پر طوطی کرد حاصل
2 هوا بر سیرت ضحاک ظالم گزید آئین نوشروان عادل
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **