از تشنگی بمردم ای آب زندگانی از همام تبریزی غزل 205

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

از تشنگی بمردم ای آب زندگانی

1 از تشنگی بمردم ای آب زندگانی چون نیستی در آتش احوال ما چه دانی

2 ما را اگر نخوانی سلطان وقت خویشی درویش را همین بس کز پیش در نرانی

3 این نوبهار خوبی تا جاودان نماند دریاب عاشقان را کامروز می‌توانی

4 با دوستان همدم با همدمان محرم گر یک نفس برآری آن است زندگانی

5 منگر در آب ترسم گر روی خود ببینی پروای ما نداری حیران خود بمانی

6 خوش‌بوتر از نسیمی در صبح نوبهاری شیرین‌تر از حیاتی در موسم جوانی

7 ما را اگر تو باشی ملک جهان چه باشد این است پادشاهی و اقبال و کامرانی

8 بر رهگذر که آبی بنگر به زیر چشمم وه گر بود سلامی در زیر لب نهانی

9 یک دم وصال رویت بی زحمت رقیبان پیش همام خوشتر از عیش جاودانی

عکس نوشته
کامنت
comment