-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دم جانبخش نی دل را صفایی میرسد روح را از نالهٔ او مرحبایی میرسد
2 گوییا دارد ز انعامش مسیحا بهرهای کز دم او دردمندان را دوایی میرسد
3 یا مگر داود مهمان میکند ارواح را کز زبان او به هر گوشی صلایی میرسد
4 آتشی در سینه دارد نی چو بادش میدمد شعلهٔ او بر در هر آشنایی میرسد
5 بیدلان بر نغمهٔ او های و هویی میزنند بینوایان را ز ساز او نوایی میرسد
6 نعرهای گر میزند شوریدهای در بیخودی از پیش حالی به گوش ما صدایی میرسد
7 نالهٔ مسکین عبید است آن که ضایع میشود ور نه آن نالیدن نی هم به جایی میرسد