1 از خاک چو رخت من بر افلاک نهند داغ اجلم بر دل غمناک نهند
2 فریاد کنم کفن دران از دستت حالی چو هزار دست در خاک نهند
1 ای گاه عتاب خوی بدساز تو خوش هنگام فریب عشوه و ناز تو خوش
2 چون عارض گل روی دل افروز تو خوب چون نغمه بلبل دم و آواز تو خوش
1 خدای جز به توام کام دل روا مکناد به جز هوای تو با جانم آشنا مکناد
2 گرم رها کند از حلق بند جان شاید ز بند زلف تو حلق دلم رها مکناد
1 حذرای عاقلان غافل وار حذر ای جاهلان غفلت کار
2 زین گذرگاه دیو نفس شکر زین بیابان غول روح شکار