- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از سودای سر زلف چو زنجیر شدم دیوانه من مجنون چه تدبیر
2 مریدی قدر این معنی بداند که روزی کرده باشد خدمت پیر
3 از آن دارم هوای سرو قدت که غیر از راستی زرق است و تزویر
4 بود مأوای پیکان تو جانم اگر بر دل زنی ز آن غمزه صد تیر
5 اگر نقاش دیدی نقش رویت کجا کردی دگر دعوی تصویر
6 چو عود از آتش شوقت به آهنگ گهی بم باشدم ناله گهی زیر
7 بادام زلف تو مستی در افتاد از پا افتاده ام از راه بر گیر
8 کمال از وصل او در عیش میباش بگو حاسد در این اندوه می میر