-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرفته از علم سروقد او پیش خیلی را ز سبزی داغ دارد چهره ی او خال لیلی را
2 به باغ ای گل نزاکت را به پیش روی او بگذار که چندان اعتباری نیست مهمان طفیلی را
3 ازان مجنون شود از دیدن ماه نو آشفته که می بیند به دست دیگری خلخال لیلی را
4 ز بس افسانه ی لعلش جهان را دلنشین افتاد عقیق آسا در آب انداخت انوار سهیلی را
5 سلیم آشوب محشر را به چشم خویشتن دیدهست ز مظلومان او هر کس شنیده وای ویلی را