حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

از مبادی که مرا از حکیم نزاری قهستانی غزل 540

غزل 540 ام از 1607 غزلیات

از مبادی که مرا سر به جهان در دادند

1 از مبادی که مرا سر به جهان در دادند هیچ شک نیست که بی فایده نفرستادند

2 جام و جان هر دو ز یک میکده همره کردند عشق و می هر دو به من ز اول فطرت دادند

3 دولت راه روانی که رسیدند به عشق شادی جان کسانی که به من دلشادند

4 حکم لشکر کش ارواح مبدل نشود تا در آن تفرقه هر کس به کجا افتادند

5 ما چه دانیم که بر ما چه قلم رانده اند ظاهر آنست که در باطن ما بنهادند

6 آفرینش چو برینست ز مبدای وجود بنده لاله رخانم که چو سرو آزادند

7 گرنه از بهر جگر خوردن و جان کندن ماست امهات این همه دل درد چرا می زادند

8 عاقلان در پی لیلی صفتان مجنوند عاشقان بر لب شیرین سخنان فرهادند

9 زاهدان در خبرند از من و یاران که چو من مست از رایحه راحِ کدیر آبادند

10 طاقت بار ملامت نبود هر کس را خاصه قومی که درین مرتبه بی بنیادند

11 مظلم ام روز منم وای بر آن ها فردا مَثَل تخته و شاگرد و سر استادند

12 تو و خلوتگه احباب علیرغم عدو باده پیمای نزاری دگران بر بادند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از مبادی که مرا سر به جهان در دادند

شاعر شعر از مبادی که مرا سر به جهان در دادند چه کسی است ؟

شاعر شعر از مبادی که مرا سر به جهان در دادند حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر از مبادی که مرا سر به جهان در دادند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر از مبادی که مرا سر به جهان در دادند چیست ؟

قالب شعر از مبادی که مرا سر به جهان در دادند غزل است

مضمون اصلی شعر از مبادی که مرا سر به جهان در دادند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر