-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از افق مکرمت صبح سعادت دمید محو مجازات شد،شاه حقیقت رسید
2 صولت صیت جلال عالم جان را گرفت صدمت سلطان عشق باز علم برکشید
3 چنگ غمش می زند بردل و هر تاره ای کشف روان می کند،معنی حبل الورید
4 ساقی جان می دهد باده بجام مدام مطرب دل می زند نعره هل من مزید
5 راه بوحدت نبرد،هر که نشد در طلب جمله ذرات را از دل و از جان مرید
6 بر سر بازار عشق سود کسی کرد کو شادی عالم بداد،محنت و ماتم خرید
7 در حرم وصل یار خسته دلی بار یافت کز همه خلق جهان بار ملامت کشید
8 قفل در معرفت هستی بی حاصلست هر که زخود نیست شد حاصلش آمد کلید
9 وصلت الله یافت قاسم و ناگاه یافت زانکه بشمشیر «لا» از همه عالم برید