- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از فیض عشق دید بسی فتح باب دل دریای رحمت است چو گردید آب دل
2 پیکان دل شکار کمان ابروی مرا زنجیر ساز آمده از پیچ و تاب دل
3 چشمم ز جوش اشک شود بحر موج خیز در سینه دور ازو چو کند اضطراب دل
4 هر لاله اش شمیم کباب جگر دهد جایی که خون فشان گذرد چون سحاب دل
5 از فیض اشک هر مژه ام چو نرگ گلیست تا خورده از طرات حسن تو آب دل
6 در چار موجه کشتی تن از عناصر است دارد عبث ملاحظه از انقلاب دل
7 پاشند در خمار شراب نگاه او جویا ز بخت شور نمک بر کباب دل
8 کسی است در طلبت حکمران کشور دل که از گداز نفس ریخت می به ساغر دل
9 در آب گوهر مقصود می شوی غواص اگر به بازوی همت شدی شناور دل
10 سراغ خلوت دلدار یافتم در خویش زدم ز داغ تمنا چو حلقه بر در دل
11 رسد به ساحل مقصود زورق سعیش تنی که یافت ز طوفان عشق لنگر دل
12 به غیر آتش عشقی به سینه ام جویا بسان ماهی بی آب شد سمندر دل