1 از بس که رسید از رخ و از غمزه یار بر لاله و نرگس ستم ایام بهار
2 هم دود دل لاله رخش را بگرفت هم غمزه او گشت چو نرگس بیمار
1 این سعادت بین که باز اندر زمان آمد پدید وین کرامت بین که ناگه در جهان آمد پدید
2 شد فروزان از سپهر سروری ماه دگر وین جهان پیر را بخت جوان آمد پدید
1 مقتدای اهل عالم چون گذشت از مصطفا ابن عم مصطفی را دان علی مرتضا
2 آن علی اسم و مسمی کز علو مرتبت اوج گردون با جنابش ارض باشد با سما
1 دوش بادی مشکبو آمد به هنگام سحر گفتم ای خرم نسیم از خلد میآیی مگر
2 کز عبیر تست عطر مجلس اصحاب دل وز غبار تست نور چشم ارباب نظر