جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

از بصیرت جوش اشکش بسکه از جویای تبریزی غزل 455

غزل 455 ام از 1266 غزلیات

از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد

1 از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد آفتاب از پردهٔ چشمم توان غربال کرد

2 می کند با هستی حیرت نصیب بزم عشق دوری او آنچه در آیینه با تمثال کرد

3 باده ام را ریخت بر خاک و مرا کشت از خمار محتسب خون مرا آخر چنین پامال کرد

4 در بهاران هر قدر بر مستی بلبل فزود جام گل را از شراب رنگ مالامال کرد

5 بسکه در وحدت سرای عشق یک رنگ تو شد باده نوشیهای جویا گونه ات را آل کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد

شاعر شعر از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد جویای تبریزی می باشد.

شعر از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد چیست ؟

قالب شعر از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد غزل است

مضمون اصلی شعر از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر