سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

از فروغ چهره، گلخن را چو از سلیم تهرانی غزل 545

غزل 545 ام از 1122 غزلیات

از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند

1 از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند از نگاه گرم، شمع کشته روشن می‌کند

2 گر به دامانم غباری نیست از خاک رهش این همه گرمی چرا اشکم به دامن می‌کند

3 حسن او از گریهٔ من دارد این رونق، که آب در چراغ لاله و گل، کار روغن می‌کند

4 از خزان گل غافل افتاده‌ست، چون ابر بهار من بر او می‌گریم و او خنده بر من می‌کند

5 شیشه‌ام از بس که با سنگ است سرگرم نیاز سجده پنداری به پیش بت برهمن می‌کند

6 نیست جز آهستگی با تیزمغزان چاره‌ای رشتهٔ هموار، جا در چشم سوزن می‌کند

7 دشمن خود را نمی‌خواهیم سرگردان سلیم شیشهٔ ما گریه بر سنگ فلاخن می‌کند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند

شاعر شعر از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند چه کسی است ؟

شاعر شعر از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند سلیم تهرانی می باشد.

شعر از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند چیست ؟

قالب شعر از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند غزل است

مضمون اصلی شعر از فروغ چهره، گلخن را چو گلشن می‌کند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.