- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از سبزه بر گل خط می فزایی دل می فریبی جان می ربایی
2 هر دم چه آیی از دیده در دل خود را به مردم تا کی نمایی
3 شد عمرم آخر در جست و جویت ای عمر رفته آخر کجایی
4 دور از تو جانم از تن جدا شد افغان ز دوری آه از جدایی
5 صد شعله از دل بر زد زبانه تا با غم تو کرد آشنایی
6 شد بر من آن سر روشن که باشد در آشنایی صد روشنایی
7 جامی مکن بس که از مهر خوبان چون با دل خود بس می نیایی