- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از آن غم را دل ما خانه باشد که آن جغد است و این ویرانه باشد
2 بمن شد آشنا ناآشنائی که از هر آشنا بیگانه باشد
3 نیم مرغی که در دام تو او را خیال دام و فکر دانه باشد
4 کجا جویم می وصلت که این می نه در مینا نه در پیمانه باشد
5 پس از مرگم ز حسرت سوزد آنشمع که خاکش تربت پروانه باشد
6 شبی باشد مرا از روز خوشتر که زلفت در کفم چون شانه باشد
7 از آن شد بسته زلف تو مشتاق که آن زنجیر و این دیوانه باشد