- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از آن، سرم به هوای تو مایل افتاده ست که آرزوی تو چون شعله در دل افتاده ست
2 چو نور در بصر و روح در دلی و هنوز میان ما و تو صد پرده حایل افتاده ست
3 شهید کوی محبت شوم که هر گامی هزار خضر در او، نیم بسمل افتاده ست
4 کسی که سجده به بیت الحرام عشق نکرد ز قدر کعبه ی دیدار، غافل افتاده ست
5 ز یاد زلف تو، صد آرزو به دل گره است که را به عشق چنین کار مشکل افتاده ست؟
6 حزین ، امید شفاعت زکس به حشر مدار که عذر ما همه در گردن دل افتاده ست؟