-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از آن می شفقی رنگ یک دو جامم ده دمی خلاصی از این قید ننگ و نامم ده
2 دوام دور فلک بین و بیوفایی عمر بیا و یک دو سه دوری علی الدوامم ده
3 ز دور صبح ازل تا دوام شام ابد علی الدوام شب و روز و صبح و شامم ده
4 از آن میای که کسب کند ماه و مهر نور از او به روز روشن و هم در شب ظلامم ده
5 اگرچه از نگه چشم مست مخمورت مدام مست و خرابم تو هم مدامم ده
6 نه بیم از عسس و نی ز شحنهام خوف است بیار باده و در بزم خاص و عامم ده
7 اگرچه باده حرام است و مال وقف حلال من این حلال نخواهم از آن حرامم ده
8 من خراب کجا و نماز و روزه کجا سحر صراحی می در مه صیامم ده
9 ز داغ دل دگر از عشق غم فزایم کن ز درد سر دگر از عقل ناتمامم ده
10 شب است و وجه میم نیست لطفی کن به رسم نذر و تصدق چو نیست وامم ده