امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی
امیرعلیشیر نوایی

از تاب می دگر به سرم از امیرعلیشیر نوایی غزل 67

غزل 67 ام از 379 غزلیات

از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت

1 از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت می باز سوز آتش ما را ز سر گرفت

2 اندر سفال میکده بود این مگر که دوش در کنج دیر مغبچه ام جام زر گرفت

3 یک جام تا به حشر بسم بود طرفه بین کز روی ناز و عربده جام دگر گرفت

4 هر کو چنین دو جان فنا زد ز بیخودی نارد بروز حشر سر از خاک برگرفت

5 ای من غلام همت رندی که بهر می نقد و خراج ملک جهان مختصر گرفت

6 ای شیخ اگر تو عیب کنی بت پرستیم پیر مغان به مذهب کفر این هنر گرفت

7 ای رند جرعه نوش که میپرسی از ریا فانی طریق زاهد و خودبین مگر گرفت!

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت

شاعر شعر از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت امیرعلیشیر نوایی می باشد.

شعر از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت چیست ؟

قالب شعر از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت غزل است

مضمون اصلی شعر از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر