1 از دیدن خلق، دیده بی دوست بدوز وز صحبت بی دلی ز دل کینه بتوز
2 ماننده ابر و شمع، از این پس شب و روز بی دیده همی گری و بی دل می سوز
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای قامتت قیامت سرو چمن شده زلفین تو به بوی چو مشک ختن شده
2 هم قامتت چو صورت تو گشته دلفریب هم زلف تو چو وعده تو پر شکن شده
1 گر صد یک از جمال تو در مشتریستی او را زیک جمال تو صد مشتریستی
2 گر فال مشتری چو تو فرخنده باشدی صد آفتاب چاکر یک مشتریستی
1 شکر بارد همی از ناردانش قمر تابد همی از گلستانش
2 شکر طعم و قمر نور است طبعم همه ساله ز وصف این و آنش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **