از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی از جامی غزل 1005

از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی

1 از مهر ما متاب رخ ای ترک ماهروی بنما ز روی مهر چو مه گاه گاه روی

2 از مهر و ماه با تو چه گویم چو بینمت هم ماه مهر عارض و هم مهر ماه روی

3 هر جا سواره ای مه بی مهر بگذری مالند ماه و مهر بر آن خاک راه روی

4 گر بی نقاب رخ بنمایی چو ماه و مهر گردند ماه و مهر ز خجلت سیاه روی

5 رویت بر اوج حسن مه و مهر دیگر است خواهی به نام مهر و مهش خوان و خواه روی

6 از مهر و ماه روی تو بس آه می کشم شد ماه و مهر را سیه از دود آه روی

7 جامی که شد ز مهر تو چون ماه نو متاب ای ماه مهرطلعت ازو بی گناه روی

عکس نوشته
کامنت
comment