1 از حال من آگهی تو ای بار خدای و آن نیز توانی که ترا باشد رای
2 گر جز تو کسی هست بدو راه نمای ور نیست پس این گره ز کارم بگشای
1 چار حرفست نام آن دلبر که درش قبله ایست مردم را
2 اول نام و ثانی و ثالث خمس نصف است و ربع چارم را
1 فروغ صبح سعادت جهان منور کرد نسیم نصرت حق ملک جان معطر کرد
2 فتاد نیک و بد کار خلق با شاهی که در امور جهان ایزدش مخیر کرد
1 گوهر افشان کن ز جان ایدل که میدانی چه جاست مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
2 در دریای فتوت گوهر کان کرم آنک شرح جود آباء کرامش هل اتاست