از من ای باد سلامی از حکیم نزاری قهستانی غزل 951

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

از من ای باد سلامی به فلانی برسان

1 از من ای باد سلامی به فلانی برسان بوسه ای بر لبِ تنگ دهانی برسان

2 از دو دستِ منِ سرگشته اگر دست دهد کمری ساز و به باریک میانی برسان

3 در برش گیر و بسی خدمت اخلاص از من به زبانی خوش و پاکیزه بیانی برسان

4 تا مگر کم رود آبِ سرم از خاکِ درش وقتِ بازآمدن ای باد نشانی برسان

5 زید چون برد ز لیلی سویِ مجنون مکتوب به منِ والدهِ معتوه چنانی برسان

6 تو پیام آور و تا من به نزاری گویم جان من مژده پیغام‌رسانی برسان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر