- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از من ای باد صبا لطف بود گر سحری ببر خسرو آفاق رسانی خبری
2 قدوه اهل کرم یونس طاهر نسب آنک بحر و کان را نبود با دل و دستش خطری
3 آن عطا پاش که همتاش بصحرای وجود نارد از کتم عدم مادر ارکان پسری
4 و آنکه طوطی طبیعت نشود نطق سرای تا ز شکرش نبود در دهن او شکری
5 چون بدان حضرت با رفعت میمون برسی عرضه دار از من و از حال من آنجا قدری
6 که مرا هست یقین آنکه سوی ابن یمین بودت از عین عنایت گه و بیگه نظری
7 چه خطا رفت که امسال نبینم چون پار نکند بر در او موکب لطفت گذری
8 راستی را نپسندد خرد از همچو منی با وجود چو توئی جستن جود از دگری
9 آفتاب کرمی سایه ازو باز مگیر تا بدانند که کردست عنایت اثری