- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دگر سو علی به نغمه نای دل برانگیزد ای شگفت ز جای
2 دارد از جنس جنس دمدمه ها آرد از نوع نوع زمزمه ها
3 می زند نای و تنگ می جوشد به هوا روی عقل می پوشد
4 با دل خویشتن همی گوید که غم از جان من چه می جوید
5 عشق و رنج محمد نایی مر مرا گشت اینت رسوایی
6 چه زند آخر او را که من نزنم اگر او هست مرد من نه زنم
7 دل چرا بیهده دژم دارم نه ز کس دستگاه کم دارم
8 من به خانه چرا نه بنشینم توبه با صلاح بگزینم
9 کار بی ورز و بی وبال کنم کسب خویش از ره حلال کنم
10 که اگر سیم ها به سود دهم نعمتی زین طریق زود نهم
11 باطن این گوید و به ظاهر باز صد تضرع فزون کند ز آغاز
12 آنکه در حکم او بود شب و روز برفشاند به روی گنبد گوز
13 آب بی روی وی نیارد خورد پیش او هیچ از این نیارد کرد