از لعل تو عمت العطایا از جامی غزل 7

از لعل تو عمت العطایا

1 از لعل تو عمت العطایا وز زلفت تو دامت البلایا

2 بی پیروی سگان کویت صارت خطواتنا خطایا

3 بی روشنی فروغ رویت اضحت غدواتنا عشایا

4 شهرت طلبان نامجو را یاد تو نشانده در زوایا

5 پای طلبم به ره شکستی مطلوب تو زین چه بود آیا

6 یا پای مرا درست گردان یا سوی من شکسته پاآ

7 داد دل جامی از جداییست داد دل او بده خدایا

عکس نوشته
کامنت
comment