- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای از جمال روی تو تابنده آفتاب وز آفتاب روی تو خورشید در حجاب
2 اندر میان پرده عزت نشسته ای در آرزوی روی تو مردند شیخ و شاب
3 تا در هوای عشق تو رقصان چو گرد شد مرغ دلم رمید ز سودای خاک و آب
4 تو آفتاب حسنی و ما سایه توایم ای آفتاب حسن ازین سایه رو متاب
5 فریاد دور باش برآمد ز هر طرف جان از در تو دور نگردد بهیچ باب
6 گویی که: عاشقان نرسیدند در وصال چون از تو شد حجاب چه گوییم در عتاب؟
7 ما قبله جمال تو جوئیم جاودان چون «الصلوة » یار خطابیست مستطاب
8 گویند: منکری سوی دوزخ روانه شد گفتند عاشقان که: «ذهاب بلا ایاب »
9 ما بنده توایم، چه بیم از امید و بیم؟ ما عاشق توایم، اگر عفو، اگر عقاب
10 عالم چو قشر آمد و عاشق لباب اوست گر عاشق لبیبی واقف شو از لباب
11 تیره است وقت ما، که ندیدیم باده ای قاسم، زخم یار طلب کن شراب ناب