- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از داغ او سرم به گریبان آتش است رگ در تنم چو شمع، رگ جان آتش است
2 پرورده در حمایت خود، شمع طور را داغ دلم که چتر سلیمان آتش است
3 آویزهء کنار و بر طفل اشک باد لخت دلم، که لعل بدخشان آتش است
4 خوش باش ای سپند ولی می توان گشود داربم سینه ای که بیابان آتش است
5 در عشق نیست غیر دل بی قرار من پروانه ای که دست وگریبان آتش است
6 گرد یتیمیش نبود جز غار دل شکمکه گوهر جگرکان آتش است
7 در دست، صفحه را پر پروانه کن حزین چون شمع، خامه ام گهرافشان آتش است