1 از فضل خدا چونکه رسیدم بسرای ای مطرب ازین رسیدن من بسرای
2 ای شادی دل،نوبت خود از سر گیر وی غم تو کهن گشته ای آخر بسرای
1 عشق ما را هزار فن آموخت عشق ما را هزار حله بدوخت
2 عشق ما را هزار بار خرید بار دیگر هزار بار فروخت
1 چون صبح سعادت ز جبین تو هویداست ما را بتو صد گونه تولا و تمناست
2 تو ساقی جانهایی و جانها بتو شادند در ده قدح باده، که هنگام تولاست
1 عاشقم، خسته ام، خراب و یباب غرق دریای حیرتم، دریاب
2 توبه کردم ز عاشقی چندی توبه از توبه کردم، ای تواب