از دور بدیدم آن پری را از انوری ابیوردی غزل 7

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

از دور بدیدم آن پری را

1 از دور بدیدم آن پری را آن رشک بتان آزری را

2 در مغرب زلف عرض داده صد قافله ماه و مشتری را

3 بر گوشهٔ عارض چو کافور برهم زده زلف عنبری را

4 جزعش به کرشمه درنوشته صد تختهٔ تازه کافری را

5 لعلش به ستیزه در نموده صد معجزهٔ پیمبری را

6 تیر مژه بر کمان ابرو برکرده عتاب و داوری را

7 بر دامن هجر و وصل بسته بدبختی و نیک‌اختری را

8 ترسان ترسان به طنز گفتم آن مایهٔ حسن و دلبری را

9 کز بهر خدای را کرایی؟ گفتا به خدا که انوری را

عکس نوشته
کامنت
comment