از یک خروش یا رب شب زنده‌دارها از وحدت کرمانشاهی غزل 12

1 از یک خروش یا رب شب زنده‌دارها حاجت روا شدند هزاران هزارها

2 یک آه سرد سوخته جانی سحر زند در خرمن وجود جهانی شرارها

3 آری دعای نیمه‌شب دلشکستگان باشد کلید قفل مهمات کارها

4 مینای می ز بند غمت می‌دهد نجات هان ای حکیم گفتمت این نکته بارها

5 آب و هوای میکده از بس که سالم است بنشسته پای هر خم آن میگسارها

6 طاق و رواق میکده هرگز تهی مباد از های و هوی عربده باده‌خوارها

7 پیغام دوست می‌رسدم هر زمان به گوش از نغمه‌های زیر و بم چنگ و تارها

8 ساقی به یک کرشمه مستانه در ازل بربود عقل و دین و دل هوشیارها

9 وحدت به تیر غمزه و شمشیر ناز شد بی جرم کشته بر سر کوی نگارها