دوستان آه از فراق از حکیم نزاری قهستانی غزل 734

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

دوستان آه از فراق آه از فراق

1 دوستان آه از فراق آه از فراق الغیاث از اشتیاق از اشتیاق

2 دفع غم را جز می استعداد نیست کم ترک می افتد آن هم اتفاق

3 وقت وقتی جرعه ای گر می چشم زهر می گردد ز تلخی در مذاق

4 سیر کرد از زندگانی غربتم چند گردم در خراسان و عراق

5 صبر من بگریخت از غوغای عشق هم چنان کز حمله ی تنّین براق

6 آه اگر دولت اجابت می دهد وقت رجعت بگذرم همچون براق

7 گر نبینم آفتاب روی دوست ماه امیدم بماند در محاق

8 بلعجب کاری و مشکل حالتی دیده در غرقاب و تن در احتراق

9 قصه کوته کن نزاری بازگوی دوستان آه از فراق آه از فراق

عکس نوشته
کامنت
comment