شیخ بهایی

شیخ بهایی

شیخ بهایی
شیخ بهایی

تازه گردید از نسیم صبحگاهی، از شیخ بهایی غزل 22

غزل 22 ام از 285 غزلیات

تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من

1 تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من

2 بس که شد گل گل تنم از داغهای آتشین می‌کند کار سمندر، بلبل بستان من

3 طفل ابجد خوان عشقم، با وجود آنکه هست صد چو فرهاد و چو مجنون، طفل ابجد خوان من

4 گفتمش: از کاو کاو سینه‌ام، مقصود چیست؟ گفت: می‌ترسم که بگذارد در آن پیکان من

5 بس که بردم آبروی خود به سالوسی و زرق ننگ می‌دارند اهل کفر، از ایمان من

6 با خیالت دوش، بزمی داشتم، راحت فزا از برای مصلحت بود اینهمه افغان من

7 رفتم و پیش سگ کویت، سپردم جان و دل ای خوش آن روزی که پیشت، جان سپارد جان من

8 از دل خود، دارم این محنت، نه از ابنای دهر کاش بودی این دل سرگشته در فرمان من

9 چون بهائی، صدهزاران درد دارم جانگداز صدهزاران، درد دیگر هست سرگردان من

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من

شاعر شعر تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من چه کسی است ؟

شاعر شعر تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من شیخ بهایی می باشد.

شعر تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من چیست ؟

قالب شعر تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من غزل است

مضمون اصلی شعر تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی