مرا آزاد می‌سازد ز دام دل از حزین لاهیجی غزل 53

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

مرا آزاد می‌سازد ز دام دل تپیدن‌ها

1 مرا آزاد می‌سازد ز دام دل تپیدن‌ها جنون گر وسعتی بخشد به صحرای رمیدن‌ها

2 به خاک افتادهٔ ضعفم، چو نقش پا درین وادی زمینگیر غبار خاطرم، از آرمیدن‌ها

3 سهی بالای من، تا خالی افکنده‌ست آغوشم دوتا گردیده‌ام در زیر بار دل کشیدن‌ها

4 از آن مهر جهان‌آرا نقاب از رخ برافکندن ز ما بی‌طاقتان، چون صبح پیراهن دریدن‌ها

5 رقیبان را به درد خود نبیند هیچ ناکامی چه با جان زلیخا کرد، رشک کف بریدن‌ها

6 تب و تاب دل ما تشنه‌کامان را چه می‌دانی؟ شراب بی‌خماری می‌کشی از لب مکیدن‌ها

7 بیا در دیده، گر دلجویی این ناتوان خواهی نگه را منزل دوری‌ست تا مژگان رسیدن‌ها

8 بهاران بوده‌ای در باغ، دی را هم تماشا کن عجب بر چیدنی دارد، بساط عیش چیدن‌ها

9 حزین آخر سر حرفی به آن شیرین زبان واکن چه لذت برده‌ای از شهد ناکامی چشیدن‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment