- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا با قامت آن سرو آزاد مسلمانان ز جانم بس خوش افتاد
2 نهال قامتش سرو بلندست که بیخ صبر برکندم ز بنیاد
3 خیالش از دو چشمم کی شود دور که در سالی نیارد یک دمش یاد
4 ز غم گشتم مسلمانان چو مویی نگویی از وصالت کی شدم شاد
5 ندارم خواب و خور در درد هجران شبی از وصل خویشم رس به فریاد
6 تنم خاکی و باد عشق در سر چه دارد آشنایی خاک با باد
7 دلم برد و تنم چون خاک ره کرد هزارش آفرین بر جان و تن باد
8 درآمد آتش عشقت تنم سوخت از آن رو خاک ما بر باد برداد
9 چو بگشود از سر زلفش گره باز جهان از بوی زلفش گشت آزاد